برای دردانه ام

حرفا و کارای مهرسا جون در 40 ماهگی

دختر شيرين زبونم  خيلي خيلي شيطون شدي ..مهد در كنار مزاياي فوق العاده اي كه داشته متاسفانه دو تاثير منفي داشته ..يكي يادگرفتن كارا و حرفايي كه دوست نداشتيم  و دومي مريضي هاي مدام و خوب نشدن كامل شما. همش در حال پريدن از روي اين مبل به اون مبل هستي يا كلماتي مثل نخيرم ؛ مامان بي ادب  ؛باباي بي ادب و ... رو ميگي . در ضمن خشن تر شدي ... حركاتي مثل حركات كاراته و ... انجام ميدي .  يه كلماتي ياد ميگيري اما دقيق معنيش رو نميدوني ولي تو جمله هات به كار ميبري. مثلا كمي كه ازمون دلخور ميشي ميگي اي مامان بدشانسي... يا اي باباي بدشانسي.......... در ضمن م تاسفانه خيلي خجالتي و غير اجتماعي شدي و مدام به من ميچسبي و اصولا...
21 آذر 1393

اولین آزمون زندگی

نفسم  يه روز كه اومدم مهد كودك دنبالت ديدم كتاب زبانت دستته و پشتشو نشون دادي ..همون لحظه ديدم برگه اي چسبوندن كه " امتحان ميان ترم شنبه 93/9/15 پنج درس اول تصاوير - مكالمه ها و شعرها ".........واي خداي من ...انقدر احساساتي شدم كه نگووو.. دختر كوچولوي من بزرگ شده و ميخواد امتحان ميان ترم بده ....... چشمام پر اشك شد ... و اين شد كه شما اولين امتحان زندگيت رو در در تاريخ 15 آذر ماه 93 دادي و بدون اينكه من خونه باهات كار كرده باشم 98 گرفتي ... قربونت برم . اميدوارم از همه آزمونهاي زندگيت به هر نحوي كه باشن موفق و پيروز بيرون بياي.. در ضمن امتحان پايان ترمت در تاريخ ... بود كه با وجوديكه چند جلسه غيبت داشتي امت...
21 آذر 1393

طرح تنبلی چشم در مهد و رفتن به اپتومتریست

دختر مهربونم  براي معاينه چشمتون اومده بودن مهد كودك و نهايتا وقتي اومدم دنبالت برگه اي دادن دستم و ديدم وضعيت چشم چپ رو مشكوك زده . با وجوديكه چند ماه پيش برده بوديم اپتومتريست اما بازم از اپتومتريست مهربون هميشگي وقت گرفتيم و 17 آذر شما رو برديم و برگه معاينه رو داديم خدمتشون و كامل معاينه كرد و توضيح داد كه بچه ها به علت اينكه سرشون رو تكون ميدن و دقيق به جايي كه گفته شده نگاه نميكنن و ... خيلي احتمال خطا بيشتره خصوصا كه تو مهد تعداد بچه ها هم زياد هستن . گفت كه مشكلي وجود نداره فقط بسيار جزئي استيگمات داره  و چون اصلا رو ديد تاثير نگذاشته هيچ گونه نيازي به عينك و ... نيست و گفت كه 6 ماه بعد (تقريبا تابستون ) دوباره بريم پيشش...
21 آذر 1393

40 ماهگي مهرساي نازم

نفسم  ؛اميدم ؛ همدمم 40 ماهگيت مبارك باشه ..... الهی اونقدر بخندی که صدای خنده هات بشه زیباترین موسیقی کائنات... الهی از شادی اونقدر پر بشی که سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه .... الهی روزیت اونقدر زیاد باشه که مجرایی باشی برای رسوندن روزی خیلیا.... الهی همیشه بهترین افکار به سراغت بیان و تو درست ترین تصمیمات رو بگیری.... الهی اونقدر غرق  خوشبخت بشی که تا عمق بی نهایت رضایت برسی... الهی تنت همیشه سالم باشه و عاقبت به خیر بشی... الهی که همیشه بهترین حال ممکن رو داشته باشی... و الهی که خدا همیشه هواتو داشته باشه .... الهی آمین توضیح عکس: تولد سه سالگی آتلیه الماس ...
9 آذر 1393

سرفه هاي مزمن و بعد هم به هم ريختن وضع مزاجي...

عزیز دلم میشه گفت از اول ماه پائیز مریضی های پشت سر البته خفیف گرفتی و خوب نشده دوباره شروع شد. و این شد که سرفه ها موند تو جونت و خوب نشد . دو سه بار دکتر های متفاوت بردم و هر کی دارویی داد ولی نهایت بردم خانم دکتر مهربون خودت و اون این رو گفت که سرفه هاش ویروسی یا چرکی نیست و ناشی از تحریکات مجاری تنفسیه ... گفت یک ماه کامل باید دارو بخوری حتی اگه کاملا خوب شده باشی. و این دارو ها شامل شربت زادیتن بود که سه روز اول صبح و شب باید میدادیم و بعدش هر شب . اسپری بینی nasonex هر شب یه پاف . و اسپری دهانی flohale 125 HFA Inhaler ده روز اول هر شب  ؛ده روز دوم یک شب در میان و ده روز سوم دو شب در میان که بشه یک ماه کامل . سرفه ها دائم نیس...
9 آذر 1393
1